محل تبلیغات شما

در دستور زبان فرانسه، زمانی وجود دارد به نام آینده‌ٔ نزدیک» که ترجمه‌اش به فارسی این‌طور می‌شود:
- من می‌رم که فلان کار رو انجام بدم؛ من می‌رم که درس بخونم و یا مثلا؛
من می‌رم که ببینمش.

و می‌خواهد بر اتفاقی دلالت ‌کند که در آینده‌ای نزدیک -واقعا نزدیک- قرار است رخ بدهد یا بهتر بگویم، پیش بیاید. به همین دلیل است که من هیچ‌وقت اسم خودم را دریمر/ Dreamer» نمی‌گذارم، هرچند همیشه رویاهایی ساده و شفاف دارم که می‌توانم در یک یا دو خط برای بقیه تعریفشان کنم. حتی می‌توانم دستشان را بگیرم و در واقعیت بازی‌شان کنم و در آن رویای ساده، نقش خودم را ایفا کنم، مونولوگ‌های خودم را بگویم.
مثلا شب‌ها که می‌خواهم بخوابم یا وقتی اسنپ گرفته‌ام و وسایل‌م روی صندلی عقب پخش شده‌اند و توی ترافیک، چشم‌هایم را بسته‌ام.

این‌ها را گفتم که بگویم من آدمِ خیال‌پردازی‌های دور و دراز نیستم. هیچ‌وقت ننشسته‌ام به تصویر کردنِ آینده‌ای که در آن قرار است در جای بهتری و در کنار آدم بهتری باشم. این قصه‌های دور و دراز را گذاشته‌ام برای همان آینده. آینده‌ای دور، خیلی خیلی دور.

من به همین الان و یا مثلا فردا که آرا می‌رود» تا امتحانِ بازیگری‌اش را بدهد و بالاخره یک نفس راحت بکشد و یا به پس‌فردا که تعطیل است و همه‌مان می‌رویم» که در خانه‌ی مامان‌بزرگ جمع شویم و یا مثلا به شنبه‌ٔ بعدی که می‌روم» تا از قرنیه‌ام عکس بگیرم؛ فکر می‌کنم.

همه‌ٔ همهٔ این‌ها را گفتم که آخرش بگویم این زمانِ آینده‌ٔ نزدیک» همیشه هم مثبت نیست. قرار نیست همیشه با می‌روم» که فلان کار را انجام بدهم، شروع شود. قرار نیست همیشه خوش‌بختی‌ای که همین نزدیکی‌هاست را تصویر کند. گاهی هم نمی‌شود. گاهی هم هست که تو می‌روی» که ببینیش؛
- او نخواهد آمد.

ولی این نخواهد آمد»ـی که نوشتم برای زمان دیگری‌ست. آیندهٔ ساده». یادت نرود. یعنی همان آینده‌ای که هر چه بخواهی به آن نمی‌رسی. حالا چه دور باشد، چه نزدیک.

در باب قهرمان بودگی.

این آينده، نزدیک نیست.

به مقصد تمام دنیا.

آینده‌ای ,همین ,بگویم ,مثلا ,می‌رم ,هم ,و یا ,و در ,خودم را ,که در ,می‌رم که

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مشخصات کولر گازی جنرال اصـــــلی ارژینال سخنان قصار